حقیقتا نمیدانم این یکی کدامین وبلاگی ست که بی هوا آمده ام و افتتاحش کردم و بعد از دو سه روز از تب و تاب افتادم و بیخیال نوشتن گوشه ای رها کردمش!! در واقع از این رها کردن ها زیاد داشتم توی این بیست و چندی سال! از وبلاگ بی نوا گرفته تا قصه زندگی دو آدمِ زاده ی ذهن طفلکی ترم ...

قبل از اینکه بیایم و رمز و نام کاربری ذخیره شده ام را ببینم و بپرم توی میز کار به این فکر می کردم که فلانی چه قشنگ و ریز نوشت و نوشت و یکهو گنده شد و برای خودش اسم و رسمی میان جماعت وبلاگ نویسان بهم زد! بعد تر به این فکر کردم که خب هرکه را بهر کاری ساختند جانم! و تو یکی را قطعا برای وبلاگ نویسی نساخته اند :/

القصه ...

حالا صد سال یکبار را دیگر میتوان نیمچه پستی اینجا پرتاب کرد و هیچ کس هم نبیند و دری هم به تخته نخورد ؟! یا نمیدانم هرچه .. تهش خبری نمی شود :)) 

پیوست جمله ی بالا" تعداد دنبال کنندگان = صفر نفر " :)))))))